کبوترخانه یکی از بناهای شاخص تاریخ میانه ایران است که پیشینه آن به دوران پیش از اسلام باز میگردد (میرزایی، 1382، 132). توجه به کبوترخانه وقتی بیشتر میشود که در دوران معاصر دیگر به کارکرد اقتصادی آنها توجه نشده و از این رو احداث و حتی بازسازی آنها به عنوان بخشی از حیات فرهنگی کشور مغفول مانده است.
کبوترخانهها به طور عمده در مناطق دارای اقلیم کویری و با خشت و گل در ارتفاعی بین 10 تا 25 متر و قطر 5 تا 15 متر ساخته میشدند. هر برج تعداد زیادی از کبوتران را در خود جای میداد که این تعداد گاه به چندین هزار کبوتر در هر برج میرسید (محمدینژاد، 1390، 13). در اصفهان که یکی ار مهمترین شهرها به لحاظ بنای کبوترخانه است، این بنا در دشتهای مرکزی و در مسیر رودخانه، قنات و مادی ساخته میشد تا کبوتر برای مصرف آب و دانه مجبور به طی مسافت طولانی نباشد (میرزایی، 1386، 117). آب و هوای این مناطق به طور طبیعی معتدل و جهت نگهداری کبوتران مناسب بود؛ به طوری که با دور شدن از رودخانه زاینده رود، پراکندگی کبوترخانهها بیشتر و تعداد کبوترها کمتر میشد و در مناطق کوهستانی و بیابانی دیگر اثری از کبوترخانهها به چشم نمیخورد (همان، 114). در استانهای دیگر از جمله یزد و آذربایجان نیز اثر آنها به چشم میخورد (همان، 115).
در دوران قدیم پرورش و نگهداری کبوتر در اصفهان بسیار شایع بود[1] و بازار مخصوصی جهت فروش آن و سایر طیور در این شهر وجود داشت (آذری دمیرچی، 1351، 34). شاردن در سفرنامه خود آورده است: «در اصفهان یک فرورفتگی وجود دارد که گودال لطفی خوانده میشود و شهرت عظیمی واجد است، چون مرکز بزرگ مرغفروشی است و گذر عظیمی به شمار میرود و همواره گروه کثیری از طراران که کفترباز نام دارند که به معنای کبوتر دزد است» (به نقل از آذری دمیرچی، 34).
استفاده از فضله کبوتر برای تقویت زمین و کمک به رشد صیفیجات و تاکستان از کارکردهای اقتصادی کبوترخانهها بود. کشاورزان با ساخت برجهای کبوتر هم مسکنی برای کبوتران فراهم میکردند و هم فضله این پرندگان را که بهترین کود برای باروری زمین و حاصلخیزی خاک در اختیار میگرفتند: «در حوالی اصفهان بیش از سه هزار کبوترخانه میشمارند و تمامی اینها چنانکه من دیدهام بیشتر برای تحصیل کود ساخته شده است نه برای پرورش و تغذیه کبوتران، ایرانیان فضله این پرنده را چلغوز می نامند که به معنی محرک و قوی می باشد...».[2]
مادام دیولافوا که به همراهی شوهرش مارسل در زمان سلطنت ناصرالدین شاه از نواحی مختلف ایران دیدن کرده است درباره علت ایجاد کبوترخان یا کفترخانه اینطور مینویسد: «طریقه دیگری هم برای فراهم کردن کود هست، مالکین در اطراف شهر در دهکدهها برجهای بزرگ و متعددی برای کبوتران صحرائی ساختهاند، کبوتر به قدری در اصفهان زیاد است که شخص تازه وارد تصور میکند که تمام اهالی از گوشت کبوتر تغذیه میکنند ولی اینطور نیست، این حیوان دعوت شده است تا اجتماعی تشکیل دهد و بیشتر در برج بماند و فضولاتی در آن بریزد و فضله کبوتر چون با خاک خرابهها مخلوط شود برای پرورش خربزه و هندوانه اصفهان کود بسیار مهمی است» (دیولافوا، 1369، 283-284). بدین ترتیب با ساختن کبوترخانهها یک رابطه دوسویه میان کبوتران و کشاورزان برقرار میشد که برای هر دو گروه سرشار از منفعت بود (کمپفر، 1371، 217؛ جکوسن، 1352، 306؛ محمدینژاد، 1390، 12؛ میرزایی، 1386، 112).
فضولات برجها معمولا سالی یکبار توسط صاحبان برجها جمعآوری میشد و طریقه استفاده از آنها بسیار ساده بود. ابتدا آنها را جمعآوری کرده و در آفتاب میخشکاندند و سپس به مصرف میرساندند؛ اگر قصد استفاده از آنها را در مزارع غلات و حبوبات داشتند، پس از خشک کردن، با بیل آنها را خرد و نرم نموده و بعد در مزارع پخش میکردند (محمودیان، 1379، 60). در صورتیکه کشاورزان قصد معامله فضولات کبوتران را داشتند، آنها را به صورت قالبهایی درآورده و به نرخ مشخصی میفروختند (محمدینژاد، 1390، 13).
کبوترخانه به لحاظ ساختار معماری از زیبایی و ظرافت بسیاری برخوردار بود. هماهنگی میان شکل کلی بنا و تزئینات آن که همگی در راستای عناصر کاربردی ایجاد شدهاند، جاذبه زیادی را به وجود آورده است: «یکی از برجستهترین و شگفتانگیزترین چیزها، در حول و حوش اصفهان برجهای گرد و بلندی است که قسمت فوقانی آنها دارای طرحهای زیبا و دل انگیزی میباشد. اینها شبیه برجهای گرد قصور قرون وسطی در انگلستان است با این تفاوت که در بالای آنها اغلب دو یا سه برج یا مناره مشابه دیده میشود که به ترتیب هر یک از دیگری کوچکتر میگردد و تا هنگامیکه اندازه مرتفعترین آنها به شصت یا هفتاد پا میرسد...» (فرد ریچاردز، 1343، 73-74). برجها اکثرا به شکل استوانه هستند که یا به صورت استوانهای تنها یا از طریق ترکیب شدن چندین استوانه و یا ردیفی از استوانههای به هم پیوسته، به وجود آمدهاند و در مورد بسیار اندکی برجها بر پلان مستطیل ساخته شدهاند. (محمدینژاد، 1390، 13).
ساختمان برجها از داخل نیز بسیار جالب توجه است. سطح تمامی دیوارهای داخلی بدون اتلاف حتی قسمتی از دیوار، به منظور ایجاد محلهایی برای لانهسازی کبوتران آجرچینی مشبک شده و حجرههای کوچکی به وجود آمده است که در داخل آن یک جفت کبوتر زندگی میکنند و تشکیل خانواده میدهند (محمدینژاد، 1390، 13). برجکهای قرار گرفته در بالای برجها که سرشار از مشبکهای آجری و کنگرههای خوش ترکیب بوده و نوار گچی که گهگاه نقوش زیبایی بر روی آن ترسیم شده است، نوعی حس اساطیری را به بیننده القاء میکند و آدمی در شگفت میماند که معمار این بنا که کسی جز زارع محلی نیست، چگونه این عناصر را در بهترین حالت در کنار یکدیگر قرار داده و ترکیبی چنین زیبا و هماهنگ پدید آورده است (محمدینژاد، 1390، 14).
کالبد اصلی برج از لحاظ شکل و کارکرد، با الحاقات فوقانی آن کامل میشود. گنبد همراه با پایه آن و برجکهای چشمه چشمه مهمترین این عناصر هستند که هم در شکل بسیار ویژه برجها تاثیر ویژه ای دارند. تنها راه ارتباطی برجها با بیرون، مسیر ورود و خروج کبوتران، ورود روشنایی و هوای تازه از طریق برجکها که یکی از اصلی ترین عناصر در معماری کبوترخانهها هستند صورت میگیرد (محمدینژاد، 1390، 17؛ میرزایی، 1386، 126؛ میرفتاح، 1357، 38). یک یا گاهی دو در کوچک به منظور خارج کردن فضلههای جمع شده از داخل برج در ساختمان کبوتر تعبیه میشد. معمولا اندازه این در به گونه ای بود که تنها یک فرد بتواند از طریق آن وارد برج شود. این در بدون منفذ بود و محکم بسته میشد تا کبوتران از ورود حیوانات مزاحم در امان باشند (میرزایی، 1386، 127).
در برخی از برجها تزئینات مفصلی به صورت نقش عامیانه بر روی نوار گچی ایجاد میشود. نقوشی که برداشتی عامیانه از نقوش هندسی، اسلیمی و گیاهی هستند. گاهی نیز جملاتی دعا گونه و اسامی امامان شیعه یاجملاتی همانند «بسم الله الرحمن الرحیم» و یا «لا اله الا الله» و بر روی آن نقش شده و در این میان تصاویری از کبوتر نیز دیده میشو. گاه بر روی بدنه برجها در قسمت فوقانی اشکالی نیز به صورت آجرچینی ایجاد میشود و در لبه بامها نیز اغلب چیدمان جالبی از آجرها به وجود میآید. تزئینات گچبری نسبتا سادهای اغلب بر روی قسمت بالایی دیوار در زیر لبه بامها ایجاد میشود که عمومیت بیشتری دارد و در بسیاری از برجها که فاقد تزئینات خاصی هستند نیز مشاهده میشود. این گچبریها اغلب از شکل بسیار سادهای از مقرنسها برخوردارند (محمدینژاد، 1390، 17).
بدین ترتیب کبوترخانهها بیانگر گوشهای از تاریخ میانه ایران به لحاظ زیبایی ساختار و کارکرد اقتصادی هستند. این بنا به تنهایی از پیوند انسان دوره میانه با طبیعت و توجه به استخدام گرفتن آن در قالب معماری موثر و ماندگار حکایت میکند. امروزه بناهای بسیاری در ایران ساخته میشود که کارکرد اقتصادی دارند ولی منطبق بودن آنها با معماری غربی و بیتوجهی به زیبایی ساختار معماری بومی و منطبق با شرایط اقلیمی ایران، ماندگاری آنها را با تردیدهای جدی مواجه میسازد.
مریم کمالی
منابع و مآخذ
جکسون، آبراهایم والنتاین ویلیامز (1352)، ایران در گذشته و حال، تهران: انتشارات خوارزمی.
دیولافوا، دیولافوا، ژان (1369). ایران، کلده و شوش، شوالیه لژیون دونور، افسر آکادمی، محمدعلی فره وشی، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
شاردن، ژان (1375). سفرنامه شاردن، تهران: توس.
کمپفر، انگلبرت (1371)، سفرنامه در ایران و شرق دور، تهران: شرکت سهامی.
محمودیان، محمد و علی چیت ساز (1379)، برجهای کبوتر اصفهان، اصفهان: گلها.
آذری دمیرچی، علاء الدین، کبوتر و کبوتر خانههای اصفهان، هنر و مردم، اردیبهشت 1351، ش 115، صص 34-37.
محمدینژاد، مرجان، برج کبوترخانه، رشد آموزش هنر، زمستان 1390، ش 28، 12-17.
میرزایی، سید آیت الله، مقایسه برخی ویژگی ها و کارکردهای کبوترخانههای ایران و انگلستان، علوم اجتماعی علامه، 1386، ش37، 109-144.
میرزایی، کاوشی درباره ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی کبوترخانههای استوانهای شکل، مطالعه موردی شهر اصفهان و حومه، نامه انسانشناسی، دوره اول، ش 4، پاییز و زمستان 1382، 115-139.
میرفتاح، علی اصغر، برجهای کبوتر، کاوه، بهار 1357، ش 67، 32-38.
[1]. در سفرنامه شاردن دورنمایی از شهرهای اصفهان و قمشه (شهر رضا) با کبوترخانههای متعدد در آن وجود دارد (شاردن، ج 7، 264-265 و 104-105)؛ در سفرنامه تاورنیه نیز مناظری از اصفهان دوران صفوی وجود دارد که در یکی از آنها پنج برج مرتفع کبوتران دیده میشود (تاورنیه، 380).
[2]. (شاردن، ج 4، 122-124).؛ او در جای دیگر مینویسد: «در کلیه نواحی امپراطوری ایران کبوترهای اهلی و وحشی وجود دارد، ولی کبوتر وحشی به مقدار بسیار زیاد مشاهده میشود و چون فضله این پرنده، برای خربزهزار کود بسیار خوبی به شمار میرود در سرتاسر کشور پرورش داده میشود، من عقیده دارم که ایران مملکتی است که بهترین کبوترخانههای جهان در آنجا ساخته میشود (شاردن، ج 7، 220).