دکتر شیلا بلر استاد تاریخ هنر در بوستن کالج آمریکاست. وی دکترای خود را در رشته هنرهای زیبا و مطالعات خاورمیانه از دانشگاه هاروارد دریافت کرده و مقالات و کتابهای بسیاری در حوزه تاریخ هنرو معماری خاورمیانه از جمله ایران به نگارش درآورده است: نگارش 17 جلد کتاب که برخی از آنها برنده جوایز بینالمللی شده و بیشتر از 200 مقاله که در مجلات و دایرهالمعارف معتبر در سراسر دنیا به چاپ رسیده از دستاوردهای مهم این پژهشگر برجسته تاریخ هنر و معماری است. دکتر بلر بسیاری از کتابهای خود را همراه با همسرش دکتر جاناتان بلوم نگاشته و به اتفاق وی مشاوره هنری مجموعه مستند اسلام: امپراطوری ایمان را انجام داده است. شیلا بلر و جاناتان بلوم در حال حاضر ریاست مرکزکالدروود (Calderwood) را برعهده دارند. از مجموعه غنی پژوهشهای وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
هنر و معماری اسلامی، شیلا بلر و جاناتان ام. بلوم، ترجمه اردشیر اشراقی، تهران: انتشارات سروش، 1385.
معماری ایلخانی در نطنز: مجموعه مزار شیخ عبدالصمد؛ ترجمه ولی الله کاوسی، تهران: فرهنگستان هنر، 1387.
Text and Image in Medieval Persian Art ,Edinburgh University Press, 2013
Islamic Calligraphy, Edinburgh University Press, 2006
Islamic Inscriptions, Edinburgh University Press, 1998
A Compendium of Chronicles: Rashid al-Din's Illustrated History of the World, Oxford University Press, 1995
The Monumental Inscriptions from Early Islamic Iran and Transoxiana, E. J. Brill, 1992
خانم دکتر بلر باعث افتخار من است که با شما در مورد هنر ایران در عصر میانه گفتگویی داشته باشم. یکی از موضوعات بحثبرانگیز در مطالعات ایرانشناسی آن است که چه دورهای را میتوان به طور خاص عصر میانه نامید. شما بر اساس تاریخ هنر کدام دوره از تاریخ ایران را عصر میانه میدانید؟
برای من به عنوان یک پژوهشگر تاریخ هنر، عصر میانه از دوره پس از ساسانی شروع و تا دوره پیشامدرن ادامه می یابد. اگر بخواهیم این دوره را به لحاظ تاریخی دقیق تر عنوان کنیم، عصر میانه با توجه به تاریخ مناطق مختلف ایران از سدههای هشتم و دهم آغاز و تا دوران پیشامدرن یعنی حدود سال 1500 میلادی یعنی آغاز دوره صفوی ادامه مییابد.
بر اساس ویژگیهای هنر ایرانی شما تاریخ میانه ایران را به چه دورههایی تقسیمبندی میکنید؟
از نگاه من دوره میانه ایران به دو بخش پیش از مغول و پس از مغول تقسیم میشود زیرا حملات مغول به لحاظ فتوحات فراوان و مبادله کالا و ایده نقش مهمی در تاریخ ایران بازی میکند.
شما پژوهشهای بسیاری در مورد هنر و معماری اسلامی از جمله هنر و معماری ایران انجام دادهاید. ویژگیهای هنر و معماری ایرانی که آن را از دیگر کشورهای اسلامی متمایز میکند چیست؟
باید بگویم که اولین و مهمترین شاخصه هنر ایرانی کیفیت آن است. هنر ایران در اوج کیفیت،دارای ظرافت و خلاقیت است و با بهترین مواد و مصالح ساخته شده است. این که میگویم هنر ایرانی در اوج کیفیت است به خاطر علاقه ویژه من به هنر ایران و تخصص در این زمینه نیست، بلکه بی اغراق هنر ایرانی نسبت به مناطق اطراف خود برتری قابل توجهی دارد.
آیا این مساله در مورد کیفیت معماری ایرانی هم صادق است؟
بله معماری نیز به همین صورت است. شیوههایی که معماران برای استوار نگه داشتن گنبدها به کار میبردند، تکنیکهای تزیین آجرها و خلاقیت مداوم معماران و هنرمندان قابل توجه است.
شما تحقیقات بینظیری بر روی کتیبههای دوره میانه انجام دادهاید که با عنوان کتیبههای بنا در ایران و فرارود در سدههای نخستین اسلامی[1] به چاپ رسیده است. انجام این گونه پژوهشها بسیار چالشبرانگیز است. منظور من از چالشبرانگیز آن است که شما ناگزیر بودید از بناهای بسیاری دیدن کنید و کتیبههای بسیاری بخوانید که بخشهای بسیاری از آنها بر اثر مرور زمان از میان رفته و یا بنا به مرمتهای ناشیانه ناخوانا شده است. ممکن است کمی در مورد مشکلات مختلفی که در انجام این پژوهش ارزشمند مواجه شدید کمی توضیح دهید و این که چگونه توانستید این مسائل را حل کنید؟
به نظرم سختترین بخش کار تشخیص واژههای جاافتاده بود، زیرا ازمیان تعداد بسیار کتیبه که در بناهای دوره میانه وجود داشته تنها تعداد اندکی باقی مانده است و از همین تعداد اندک هم، بسیاری آسیب دیده و یا به خاطر مرمت ناشیانه دستکاری و ناخوانا شده است. بنابراین کتیبههای ایران عصر میانه با مصر در دوره مملوکان و ترکیه در زمان عثمانی به لحاظ تعداد کتیبه و خوانا بودن آنها تفاوت جدی دارد. ما از دوره مملوکان و عثمانی تعداد هزاران کتیبه داریم و به همین خاطر خواندن آنها آسان است چون بسیاری از مطالب به تکرار در کتیبههای مختلف نوشته میشده است. این در حالی است که کتیبههای ایران بسیار کم و مطالب آن بریده بریده است.
با توجه به این موضوع شما چگونه توانستید این کتیبهها را بازخوانی کنید؟ به عنوان مثال کتیبه چهل دختر در شهر دامغان بر اثر مرور زمان آسیب دیده و بر اثر مرمت ناشیانه بخشهایی از آن ناخوانا شده است. بر این اساس شما برای خواندن کتیبهها از چه تکنیکهایی استفاده کردید؟
برای بسیاری از کتیبهها تنها روش ممکن آن است که شما بتوانید حدس بزنید که کاتب قصد بیان چه مطلبی را داشته است. به عنوان نمونه، شما میدانید که بسیاری از کتیبهها با عبارت بسمالله آغاز میشود، بنابراین خواندن آن بسیار آسان است. بنابراین شما میتوانید بنا به الگوی نوشتن حروف، بخشهای دیگر کتیبه را بخوانید. از سوی دیگر کتیبهها معمولا با بسمالله آغاز و با ذکر تاریخ ساختن بنا پایان مییاید. بنابراین در کتیبههایی که به شکل دایره نوشته میشده، شما باید درست پیش از کلمه بسمالله به دنبال تاریخ بنا بگردید. روش آسانتر برای خواندن کتیبهها استفاده از عکس است چون شما میتوانید مدام با استفاده از ابزار گرافیک و بازی نور و کوچک و بزرگ کردن بخشهای مختلف، مدام تصویر را تغییر دهید تا خواناتر شود.
پژوهش شما در مورد هنر خوشنویسی بسیار قابل توجه است. ویژگیهای خاص هنر خوشنویسی ایران به نظر شما چیست؟
نوشتن به زبان پارسی یعنی آن که شما با گروه متفاوتی از حروف و نیز با ساختار زبانی متفاوتی روبرو هستید. بر این اساس پژوهشگری با نام ولد اتانسیو دریافت که هنر نستعلیق تنها با زبان پارسی سازگاری دارد زیرا بسیاری از واژهها در این زبان به« ی» یا «ن» ختم میشوند و میتوان این دو حرف را به صورت کشیده در قالب خط نستعلیق نوشت. شما این نوع از حروف را در زبان عربی ندارید بنابراین هنر خوشنویسی در زبان عربی و پارسی با هم متفاوت است. به نظر من نسخههای قرآن به خط نستعلیق به اندازه شعری که با نستعلیق نوشته شده زیبایی ندارد. در شعر کلمات بنا به نظم موسیقایی در کنار هم چیده شده و در حرکات زیبای خط نستعلیق بر کاغذ خوش مینشینند. بنابراین میتوان گفت برخی از شیوههای خوشنویسی از جمله نستعلیق برای نگارش زبان پارسی مناسبتر است.
رودخانههای بهشت: آب در هنر و معماری اسلامی[2] بینظیر و پر از نوآوری است. چه چیزی شما و دکتر بلوم را به نوشتن این اثر برانگیخت؟
به واقع این اثر مجموعه مقالات از پژوهشگران مختلف است که زیر نظر ما تدوین و ویراستاری شد. کتاب رودخانههای بهشت مجموعه مقالات همایشی است که من و دکتر بلوم به اتفاق، هر دو سال یک بار برگزار میکنیم. ما سعی داریم موضوعات مهم را انتخاب کرده و سپس از پژهشگران مختلف دعوت کنیم تا این موضوعات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهند. «آب» اولین موضوع همایشهای دوسالانه ما بود که در آن پژوهشگران از زوایای مختلف از جمله جایگاه آب در قرآن و شعر، شیوههای صرفهجویی در آب، نحوه استفاده از آب در باغ، چگونگی تجلی آب در نقاشیهای مینیاتور به انجام ارائه تحقیق پرداختند. ما این مقالات را پس از ویرایش در یک مجلد گردآوری کردیم. دیگر همایشهایی که تاکنون برگزار شده در موضوع «رنگ»، «اشیاء در هنر اسلامی»، و نیز «نور» است که آخری یعنی مجموعه مقالات مربوط به موضوع نور در پاییز منتشر میشود.
بنابراین شما چهار همایش در چهار موضوع مختلف داشتید. آیا همایش دیگری در پیش رو دارید؟
همایش پنجم ما در پاییزدر دوحه برگزار میشود. این همایش با موضوع «نگارش در هنر و فرهنگ اسلامی» است. در این همایش به بررسی نگارش در قرآن، شعر پارسی، نگارش تاریخ، نسخههای خطی، کاغذی که بر آن نسخههای خطی نگاشته میشد و به طور کلی به تمام موضوعاتی که با واژهها در فرهنگ و هنر اسلامی سر و کار دارد میپردازیم. سخنرانی افتتاحیه همایش برعهده من خواهد بود که عنوان آن «کتیبهها و واژهها» است.
امروزه معماری جوامع اسلامی عمیقا تحت تاثیر معماری مدرن است. آیا شما این موضوع را برای معماری اسلامی تهدید میدانید؟ آیا معماری جامعه اسلامی بر معماری مدرن تاثیر داشته است؟
به نظر من معماری مدرن یک تهدید نیست، زیرا معماری همیشه توازنی میان محیط و شرایط لازم برای نوع خاصی از بناست. بنابراین برای مساجد به موارد خاصی از مقولات مذهبی نیاز داریم: از جمله فضایی برای نمازو وضو گرفتن. شما میتوانید با مواد و مصالح، تکنیک و صورتهای مختلف تزئین مختلف این نیازها را پاسخ دهید. به همین خاطر ساختن مسجد آجری به سبک قدیمی در ایران امروز دور از خرد است. این نوع از بناها متناسب با ایران در قرن دوازده میلادی بود و نه دنیای امروز.
آیا معماری اسلامی بر روی ساختارهای جدید معماری تاثیر دارد؟
جهان غرب با توجه به آب و هوای متفاوت معماری ویژه خود را دارد. بنابراین برای من که در جایی وسط نیو همشایر زندگی میکنم که بیشتر اوقات بارندگی دارد داشتن خانهای با حیاط به سبک ایران عاقلانه نیست.
اما بیشتر ساختمانهایی که امروزه در ایران بنا میشود به صورت آپارتمانی است که مبتنی بر معماری غربی است.
مردم رو به آپارتماننشینی آوردهاند چون میشود تعداد بیشتری از مردم را یک فضا سکونت داد. البته من مطمئن نیستم که در ایران به همان فضاهایی نیاز باشد که در معماری غربی لزوم آن احساس میشود. اگر قرار است روی زمین بنشینید، نیازی به اتاق نشیمن و ناهارخوری که کاملا مبتنی بر معماری غربی است ندارید زیرا ما اینجا روی مبلمان مینشینیم بنابراین به یک میز در اتاق ناهارخوری و به مبل راحتی در اتاق نشیمن نیاز داریم. اگر شما روی فرشهای زیبای ایرانی مینشینید می توانید از یک فضا هم برای نشیمن و هم برای خوردن غذا استفاده کنید.
اما امروزه مردم ایران ترجیح میدهند در خانه مبلمان داشته باشند.
درست است ولی باید قبول کنید که این شیوه زندگی غربی است.
می توانید کمی در مورد مطالعات در دست انجام خود در مورد هنر ایران و معماری ایران توضیح دهید؟
من مشغول نوشتن چند مقاله در مورد تاریخ دوره مغول هستم. یکی از این مقالات مربوط به معماری ایران در دوره ایلخانی و مغول است زیرا به عقیده من بسیاری از بناهای باشکوه ایران در این دوره بنا شد. یکی از شاخصههای معماری ایران در این دوره علاقه مغولان به بزرگی ساختمان است. مغولان تمایل زیادی به ساختن بناهای بسیار عظیم داشتند. علاقه آنها به بزرگی ساختمان به این خاطر بود که آنها عظمت بنا را جزو ویژگیهای مثبت ساختمان میدانستند. مغولان همچنین علاقه بسیاری به رنگ داشتند. در این دوران انفجاری از رنگها درنمای بیرونی بناها دیده میشود. توجه به رنگ از دورههای پیشتر آغاز شده بود اما در دوره مغول و بویژه در تزیین بنا با کاشیهای زیبا به اوج خود رسید.
هنر اسلامی چگونه تحت تاثیر هنر پیش از اسلام قرار گرفت؟
کاربرد آجر بویژه از دورههای پیش از اسلام آغاز و تا دوره اسلامی ادامه داشت. نیز توجه به چهره وکشیدن تصاویر انسانها متعلق به فرهنگ وهنرایرانی است و در هنر اسلامی کمتر دیده شده است. برای نمونه در عربستان و شمال افریقا علاقه ای به آفرینش نسخههای خطی مصور وجود نداشت اما در ایران نسخههای مصور بینظیری از شاهنامه و دیگر دیوانهای شعر وجود دارد. نیز در ایران سرامیکهایی مزین به تصاویر شگفتانگیزی از انسان، حیوانات و اشیاء دیده میشود.
در پایان اگر نکته دیگری در خصوص ویژگیهای هنر و معماری ایرانی که به نظرتان قابل توجه میرسد بفرمایید.
من فکر می کنم مردم باید خیلی بیشتر درباره هنر ایران بدانند ولی متاسفانه آنها اطلاع چندانی ندارند و این مساله بسیار غم انگیز است. زیرا هنر ایرانی بسیار قابل توجه و متکی به سنت های هنری برجسته است. هنر ایران به خاطر قرار گرفتن میان هنر چین و اروپا بسیار جالب است چون از هر دو نوع هنر بخشهایی را به خود گرفته و در عین حال این دو حوزه مهمی هنر جهان را وامدار خود ساخته است.
متاسفانه بین ایران و دیگر بخشهای دنیا فاصله بسیاری دیده میشود. ما از آنچه در ایران در کتابها و مجلات منتشر میشود اطلاعی نداریم و فکر میکنم شما هم چندان از مطالعات انجام گرفته در خارج از ایران اطلاعی ندارید.
از شما به خاطر وقتی که در اختیار ما قرار دادید و نیز نکات بسیار مهمی که در مورد تاریخ هنر و معماری ایران در عصر میانه فرمودید سپاسگزارم.
خواهش می کنم.
تنظیم مصاحبه: مریم کمالی
[1] . the Monumental Inscriptions from Early Islamic Iran and Transoxiana, Leiden ; New York : E.J. Brill, 1992.
[2] . Rivers of Paradise: Water in Islamic Art and Culture [The Second Hamad bin Khalifa Biennial Symposium on Islamic Art] (Yale University Press, 2009).
هنر و معماری اسلامی، شیلا بلر و جاناتان ام. بلوم، ترجمه اردشیر اشراقی، تهران: انتشارات سروش، 1385.